رساله حقوق امام سجاد (علیهالسلام) منشور تدوین قوانین حقوقی
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۸۲۲۳۶
رساله حقوقی به یادگار مانده از چهارمین پیشوای برحق شیعه درباره حقوق انسان در برابر خدا، خود و سایر مخلوقات است.
به گزارش گروه رسانه های بیباک، «خدایت بیامرزد! آگاه باش که پروردگار را بر تو حقوقی است که سراپای وجودت را فراگرفته است؛ در هر جنبش و آرامشت در هر جایگاهی که به آن درآیی و در هر اندامی که آن را حرکت دهی و در هر ابزاری که آن را به کارگیری، از او بر تو حقی واجب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه از نظر گذشت، بخشی از رساله حقوقی به یادگار مانده از چهارمین پیشوای برحق شیعه درباره حقوق انسان در برابر خدا، خود و سایر مخلوقات است.
رسالهای که همه ابعاد حقوقی را در زندگی برای ما روشن میکند و نگاه الهی سیدالساجدین(علیهالسلام) در جای جای این اثر ارزشمند؛ جاری است.
همزمان با فرارسیدن سالروز شهادت زینت عبادت کنندگان امام سجاد(علیهالسلام) فرصت را مغتنم شمردیم تا نگاه متعالی آن حضرت را در رساله حقوقی ایشان بررسی کنیم.
دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی در سال93 رساله حقوقی امام زین العابدین(علیهالسلام) را ترجمه کرده است، بهتر دیدیم از زاویه نگاه این استاد فلسفه و عرفان اسلامی رساله حقوق سیدالساجدین(علیهالسلام) را مورد واکاوی قرار دهیم که در ادامه میخوانید.
جناب منصوری لاریجانی! شما مترجم رساله حقوقی امام سجاد(علیهالسلام) هستید، برای آغاز گفت وگو از جایگاه این رساله در میان آثار اسلامی بفرمایید.
رساله حقوقی امام سجاد(علیهالسلام) بدون شک یکی از افتخارات مذهب شیعه است که نشان میدهد ائمه اطهار(علیهم السلام) در امر رعایت حقوق بشر، حقوق حیوانات و حقوق گیاهان پیشگام بودهاند. این رساله مشتمل بر احادیث ارزشمند امام زین العابدین(علیهالسلام) در باب ابعاد گوناگون حقوقی است که انسان بر گردن دارد و آن حضرت همه مسائل حقوقی را در روزگاری که ظلم و ستم در زندگی روزمره مردم آن زمان امری عادی به نظر میرسید، نشان از روح متعالی و اندیشههای کمال گرای حضرت سجاد(علیهالسلام) دارد.
در این رساله، قوانین حقوقی به زبانی بلیغ و شیوا توسط حضرت ارائه شده که بسیار کاربردی است؛ از رعایت حق خدا آمده تا حقوق انسان در برابر خدا، خود و همه مخلوقات. اثری که قطعاً در تدوین قوانین امروزی آثار و برکات بی شماری به همراه خواهد داشت.
از نگاه شما، متعالیترین بخش این رساله به کدام قسمت اختصاص دارد؟
پرسش خوبی است، زیرا همه ابعاد این رساله حقوقی در حقیقت نقشه راهی برای رسیدن به مسیر سعادت و تعالی روحی است، اما از نگاه من عالیترین بخش آن به شناخت حق پروردگار متعال اختصاص دارد، زیرا خداشناسی نقطه عطف سعادت انسان در مسیر رسیدن به کمال است.
امام سجاد(علیهالسلام) در رساله حقوقی خود درباره حق خدا چنین میفرماید: «حق خدای بزرگ آن است که او را بپرستی و چیزی را با او شریک نسازی. اگر با اخلاص چنین کنی، خدا تعهد کرده است که کار دنیا و آخرتت را اصلاح و آنچه در دنیا دوست داری برایت فراهم کند. »
بر اساس اندیشه این امام همام، کمترین حق خدا این است که در مقابل این همه نعمت که به ما ارزانی داشته، معصیت نکنیم و به گونهای رفتار کنیم که خدا از ما میخواهد. نکته دیگر اینکه همواره در هر شرایطی شکرگزار پروردگار باشیم، اما شکرگزاری هم مفهوم خاص خود را دارد، یعنی اگر میخواهیم بندهای شاکر باشیم، باید بر داده و نداده خدا شکر کنیم. در برابر هر آنچه خواست و مقدّر خداست تسلیم و راضی باشیم و خواست خدا را بر خواست خودمان مقدم بدانیم.
وقتی میخواهیم برای خودمان مفهوم شکرگزاری را بیشتر ملموس کنیم، باید سیره زندگی ائمه هدی(علیهمالسلام) را مورد توجه قرار دهیم که در هر شرایطی شکر نعمت را بر همه کارهای خود مقدم میدانستند. امام حسین(علیهالسلام) در صحرای کربلا و در آن شرایط سخت و مصائب بیشماری که بر ایشان و یارانشان گذشت؛ جز شکر خدا و تسلیم مشیت الهی شدن اندیشه دیگری نداشت. ما این رویه را پس از شهادت سیدالشهدا(علیهالسلام) و اسارت خاندان آل الله هم میبینیم، بخصوص در کلام نورانی حضرت زینب(سلاماللهعلیها) که در برابر آن همه مصائب و سختی به دشمن اسلام فرمود: «جز زیبایی ندیدم». این سخن نشان دهنده نقطه اوج شکرگزاری خدا و تسلیم محض مشیت الهی شدن است که الگوی ارزشمندی برای ماست.
بنابراین، شناخت حق خدا بر ما به عنوان مخلوقات پروردگار، واجب است و اگر این حق را نشناسیم، توفیق نخواهیم داشت حرمت سایر حقوقی که بر گردن داریم را حفظ کنیم.
از نکات دیگری که در این رساله حقوقی بر آن تأکید شده حقی است که انسان برای حفظ سلامتی خود بر گردن دارد، حقی که خیلی از ما آن را جدی نمیگیریم؛ درست است؟
بله همین طور است؛ امام سجاد(علیهالسلام) در بخشی از رساله حقوقی خود به طور مفصل مسئله حق سلامتی که بر گردن انسان قرار دارد را تشریح فرموده است. از دیدگاه این امام همام حق حفظ سلامتی که بر گردن انسان است اهمیت بیشماری دارد و هریک از اندامهای بدن بر گردن ما حقی دارند. انسان اجازه ندارد به دست خود سلامتی بدنش را به خطر بیندازد و از این جهت منفورترین افراد، کسانی هستند که دست به خودکشی میزنند.
در بخشی از رساله حقوقی امام زین العابدین(علیهالسلام) آمده است: «حق خودت این است که وجودت را وقف اطاعت خدا کنی و حق زبان، گوش، چشم، دست، پا، شکم و... را به جای آوری و در این راه از خدا کمک بخواهی. حق زبان این است که با خودداری از گفتار زشت حرمتش را نگه داری، حق گوش دورداشت آن از شنیدن سخنان است، مگر آنچه در دل خیری پدید آورد، یا خوی ارجمندی به آن بیفزاید. در واقع گوش دریچه ورود سخن به قلب است که مفاهیم گوناگون و نیک و بد را به آن میرساند. حق چشم این است که آن را به حرام ندوزی و جز آنجا که عبرتی در کار باشد یا بصیرتی بیفزاید یا علمی به دست آورد، به کار نگیری؛ زیرا چشم دریچه عبرت است. حق پا آن است که با آن راه ناروا نپویی و آن را به راهی که پویندگانش خوار و بی مقدارند مرکب خود نسازی. پا جابه جا کننده توست و تو را به راه دین و پیشرفت میبرد...»
بنابراین، خداوند متعال این نعمت سلامتی بدن را به بهایی بی ارزش به انسان عطا نکرده، بلکه این ما هستیم که ضمن شکرگزاری باید از اندام هایمان در مسیر درست بهره ببریم. مثلاً یک نمونه از بی توجهی به حق سلامتی مربوط به افرادی است که بدون توجه به خطراتی که آنها را تهدید میکند دخانیات مصرف میکنند. این حرکت ضمن اینکه برای خودشان ضرر دارد، حق الناسی را هم بر گردن آنها میگذارد، چون دود حاصل از دخانیات برای سایر افراد که در معرض آن قرار دارند، آزاردهنده است.
یا نمونه دیگر اینکه مثلاً فردی که با دست سالم خود دزدی میکند کفران نعمت الهی است و حق این اندام خود را رعایت نکرده، در حالی که انسان با همین دست باید دست نیازمندان را بگیرد، کار خیر انجام بدهد و گرهی از کار دیگران باز کند. این مسئله در همه اندامهای بدن انسان مصداق دارد که باید حق همه اندامها حفظ شود.
یکی از موهبتهای الهی که نصیب ما شده حق ولایت ائمه هدی(علیهمالسلام) است. امام زین العابدین(علیهالسلام) در این زمینه چه توصیه هایی فرموده اند؟
نعمت ولایت یکی از بالاترین نعمتهایی است که ما انسانها از آن بهره مند شدهایم و ارزش آن تا آنجاست که رسالت نبوی با اعلام ولایت و امامت تکمیل شد. امام سجاد(علیهالسلام) نیز در رساله حقوقی خود میفرماید: «حق رهبران بر سه بخش است که واجبترین آن ها، حق کسی است که به نیرو تو را رهبری میکنند. پس از آن حق کسی است که پیشوای علمی توست و سپس حق کسی است که امور مالی تو را اداره میکند. هر پیشوا و رهبری، امام به شمار میرود».
خدای متعال وجود مقدس پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه هدی(علیهمالسلام) را به ما ارزانی داشته و این چراغ مقدس ولایت را نازل کرده تا خانهها و قلب هایمان را روشن کند. چنانچه در روایتی از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نقل شده خداوند به نبی اکرم فرمود: «انت المراد و انت المرید» و اگر من همه عالم را آفریدم، هدف آفرینش تو بودی و همه عالم را به تو سپردم تا اراده من به اذن خودم از طریق مشیت تو در عالم جاری بشود. بنابراین، نعمت ولایت بزرگترین نعمتی است که خداوند متعال به ما ارزانی داشته و ما شیعیان که خدا با ولایت ائمه هدی(علیهمالسلام) نعمت را بر ما تمام کرده، وظایف سنگینی بر عهده داریم و باید پیرو راستین راه ولایت باشیم. بخصوص در عصر، غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را حفظ کنیم و در هر ثانیه از زندگیمان به شکرانه نعمت ولایت نام و یاد امام غایب از نظرها را زنده نگه داریم.
منبع:روزنامه قدس
رسانهها
منبع: بی باک نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۸۲۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از درشکه تا اتومبیل؛ یک قرن فرهنگسازیِ ناتمام
جابهجایی همواره یکی از دغدغههای مهم از زمان انسانهای نخستین که کمتر سبک زندگی یکجانشینی داشتند تا انسان امروزی که پویایی، جزء جداییناپذیر زندگیاش محسوب میشود، بوده است. نیازی که پاسخ به آن در ابتدا به مدد حیوانات و بعدتر به واسطه پیشرفت تکنولوژی میسر شد، هرچند این بخش هم با چالشهای خاص خود از بروز هرجومرج تا گاهی اوقات نبود فرهنگِ کافی روبرو بود.
به گزارش ایسنا، سرعتِ محدود انسان برای جابهجایی باعث شد تا به حیوانات به چشم وسیلهای برای حملونقل نگاه کند که هرچند سرعت و توان بیشتری از خودش داشتند، اما بازهم تغییر چشمگیری در مدت زمان رسیدن به نقطه دلخواه ایجاد نمیکردند. در این شرایط بود که فکر ساخت وسایلی مانند ماشیندودی، طیاره، قطار و... به ذهنش رسید تا سختیها را بر خود آسان کند. با این وجود وسیلهای که بیش از هر چیزی طی حدود ۱۳۰ سال گذشته توانسته پاسخگوی نیاز انسان به جابهجایی باشد، خودروها هستند که در این گزارش به آنها میپردازیم.
تا پیش از تولد خودروها، استفاده از کالسکه و درشکه برای رفتوآمد در میان مردم رواج داشت؛ چنانچه ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر فرنگ در سالهای آخر عمرش دستور تاسیس شرکت درشکهرانی برای گسترش حملونقل در دارالخلافه طهران را داد که به دنبال آن حدود ٣٠ درشکه وارد شهر شد. بر همین اساس لازم شد برای حفظ نظم، قوانینی برای تردد وضع شود. از جمله اینکه درشکهها و کالسکهها برای ورود به برخی نقاط شهر از جمله محوطه کاخ گلستان نیاز به مجوزی شبیه طرح ترافیک امروزی داشتند.
مسیر رفتوآمد کالسکهها؛ عکس از آنتوان سوریوگیننخستین اتومبیل در دوران سلطنت مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران شد. از آنجایی که استفاده از آن در ابتدا تنها مخصوص درباریان و افراد ثروتمند بود؛ بنابراین به دلیل محدود بودن تعداد اتومبیلها، نیازی به وضع قوانین مشخص برای استفاده از آن وجود نداشت. اما مانند هر وسیله دیگری، خودروها هم پیش از آنکه فرهنگ و قوانینی برای استفاده از آنها شکل گیرد، به مرور جای خود را در میان زندگی تمام اقشار جامعه باز کردند.
در واقع باید حدود یک قرن قبل را تصور کنید که فردی از پشت درشکهای که هدایت آن با کشیدنِ افسار اسب یا قاطر امکانپذیر بوده، پایین میآید و صرفا با یادگیری برخی مفاهیم ابتدایی پشتِ فرمان وسیلهای مینشیند که دیگر هدایت آن تنها به زور و بازوی خود و اندک شعور حیوانش وابسته نیست و باید همزمان حواسش به گاز، ترمز، دنده، فرمان و... باشد! در این شرایط البته وضعیت برای پیادگان هم بهتر نبود، کسانی که هیچ اطلاعاتی از سرعت و شتاب اتومبیل نداشتند و بعید نبود مثلا بازیگوشی یک کودک هنگام رد شدن از خیابان باعث تصادفی جبرانناپذیر شود.
از طرفی افزایش تعداد اتومبیلها در سطح شهرها در شرایطی رخ میداد که کوچهها و خیابانهای خاکی، زیرساخت لازم برای حضور این تعداد خودرو را نداشتند، خبری از خطکشی معابر، چراغ راهنمایی و رانندگی و... نبود و نظمیهچیان هم آموزشی برای نظارت بر قوانین مرتبط با این ساخته دست بشر ندیده بودند. در این بیقانونی هم احتمالا حق با کسی بود که زودتر میپیچید، صدای بلندتری برای داد زدن داشت، در محله خودشان رانندگی میکرد و بچهمحلها هوایش را داشتند و... .
با این وجود روند استفاده از اتومبیل کم و بیش به همان سبک اولیه تا زمانی که نخستین قربانی را بگیرد ادامه داشت. اما ماجرا از چه قرار بود؟ درویش خان که یکی از افراد اثرگذار موسیقی ایرانی و عامل ایجاد تنوع در ساز تار بود، در یکی از شبهای پاییزی سال ۱۳۰۵ خورشیدی که سوار بر درشکه درحال بازگشت به خانه بود با یک اتومبیل تصادف کرده و بعد از ۵ روز از دنیا رفت و اینگونه بود که خطرات وسیلهای که قرار بود کمکی به بشر باشد، بیش از قبل مشخص شد.
احساس خطر در کنار هرجومرج، بیقانونی و شکل نگرفتن فرهنگ استفاده از خودرو سبب شد تا در سال ۱۳۰۵ خورشیدی، داشتن تصدیق یا گواهینامه برای رانندگی اجباری شود و به دنبال آن دو سال بعد، اولین قوانین مربوط به رانندگی تنظیم و اداره نظمیه هم موظف به نظارت بر اجرای قوانین شود. البته اولین آییننامه کامل قوانین راهنمایی و رانندگی سال ۱۳۱۸ تصویب شد که از آن به عنوان مادر قوانین راهنمایی و رانندگی یاد میشود.
حالا دیگر تقریبا ۱۰۰ سال است که قوانین راهنمایی و رانندگی در ایران شکل گرفته؛ با این وجود گاهی برای رعایت یک قانون مشخص مانند بستن کمربند ایمنی، بهترین راهکاری که باعث فرهنگسازی میشود درنظر گرفتن جریمه است! درواقع اینجاست که قانون برای برطرف کردن هرجومرج به کمک فرهنگ آمده، اما به نظر میرسد برای موارد دیگر که وابسته به موضوعات ترافیکی نیستند، مانند بوق نزدن در هر ساعتی از شبانهروز در کوچهها و پسکوچهها، فحش ندادن هنگام رانندگی، نیفتادن پشت آمبولانس، بوق زدنِ بیدلیل در ترافیکهای طولانی و... هنوز کار زیادی تا رسیدن به نقطه فرهنگی مطلوب داریم!
انتهای پیام